مهدی یاوران

آسیب های کار فرهنگی

زود قضاوت نکنیم

سالن که تموم شد بچه هایی که کوچیک بودن رو سوار ماشین خودم کردم و برون در خونه هاشون یکی پیاده کردم و منتظر بودم تا زنگ خونه رو بزنن و در باز کنن و برن داخل تا خیالم راحت بشه و بعد می رفتیم در خونه ی نفر بعدی...

این رسم هر هفته بود و همیشه این کار رو می کردم اما اینبار وقتی بچه ها رو می رسوندم متوجه شدم کسی خونه امیر حسین نیست ازش سوال کردم. گفت همه رفتن روستا عروسی...

گفتم پس چرا تو نرفتی ، گفت میخواستم با شما بیام بخاطر همین نرفتم عروسی ، من مونده بودم که الان باید چکار کنم ، نمیشد که بچه ده ساله رو اون وقت شب ول کنم تو خیابون و برم...

زنگ زدم به بابای امیر حسین ، تو شلوغ پلوغی عروسی صداش رو به زور میشد شنید ، گفت ما دهات هستیم و عروسی هنوز تموم نشده...

بهش گفتم پس من امیر حسین رو می برم خونه خودمون و شما بعد از عروسی بیایید در خونه ی ما دنبالش.

بقیه در ادامه مطلب ...

رفتیم خونه ما و ماشین رو بردیم تو حیاط که یهو یکی از آشناها اومد در خونه ، شیشه عقب ماشینش رو شکسته بودن ، گفت شب ماشینم اینجا باشه تو پارکینگ شما تا جاش امن باشه ، ماشین رو به زور تو حیاط جا دادیم و رفت.

امیر حسین رو هم میشناخت. با خودم گفتم شاید تو دلش مشکوک بشه که چرا این وقت شب این بچه رو آورده خونشون ... حق هم داشت که مشکوک بشه ، این بار چندمی بود که در شرایط قرار می گرفتم که تهمت بر انگیز بود.

حالا من و امیر حسین مونده بودیم تو حیاط ، خودم هم دوست نداشتم ببرمش تو خونه ، چون دیر وقت بود و هم خانواده خواب بودن ، و هم اینکه زمینه برای حرف و حدیث آماده تر میشد.

دو تا صندلی آوردم و تو حیاط نشستیم. یه پذیرایی ساده هم براش آوردم. باهم کمی تعریف کردیم . یک ساعتی که کذشت زنگ زدم به پدرش ، هنوز داخل روستا بودن و روستاشون تا اینجا یک بیش از یک ساعت راه بود.

شاید باورتون نشه ولی نصف شب دستکش بوکس پوشیده بودم و تو حیاط تمرین می کردم و امیر حسین هم نگاه می کرد چون هیچ راه حل دیگه ای برای گذروندن وقت به ذهنم نرسید.

هر از گاهی به پدرش زنگ می زدم تا بلکه زودتر بیان. تا حدود ساعت سه نصفه شب امیر حسبن خونه ما بود و ساعت سه پدر و مادرش اومدن دنبالش ، کلی تشکر کردن و معذرت خواهی کردنو من هم یه نفس راحت کشیدم و رفتم خونه.

البته قبلا هم تو اردوی قم و جمکران و تو یکی از برنامه های سالن فوتسال در شرایط مشابه این قرارا گرفته بودم

واقعا نباید زود قضاوت کرد ، تهمت زدن خیلی راحته و گرنه به هر کس که بچه ده ساله رو نصف شب تو خونه مربی قرآنش ببینه هزار جور فکر و خیال ناجور میکنه.

 خصوصا با این قضایایی که در مورد سعید طوسی مطرح کردن و ذهن مردم رو آلوده کردن حتی خود من اگه هر کس دیگه ای رو تو این شرایط می دیدیم ممکن بود دربارش فکر ناجور بکنم.

 

برای عاقبت به خیری ما و بچه ها دعا کنید.

التماس دعا

 

يكشنبه ۲۹ دی ۹۸ , ۰۸:۳۵ سید محمد علوی زاده

سلام علیکم

صبحتان بخیر

با مطلب "مقایسه مقابله با قانون حجاب و مقابله با کشف حجاب رضاخانی" بروز هستم.

ممنون می شوم تشریف بیاورید و نظرتان را ثبت کنید.

در ضمن اگر از قالب رسپانسیو (متناسب برای موبایل و تبلت) استفاده کنید بازدیدهای شما چندین برابر خواهد شد.

با تشکر یا علی

سلام

آخی!

چه خانواده ی بی فکری!!! خب به بچشون کلید میدادن حداقل :/ 

چقدر شما معلم خوبی هستین :) خدا ان شاءالله حفظتون کنه برای بچه ها

سعید طوسی رو هم خیلی لعنت کنه که افکار آدما رو بهم ریخته اه

تهمت گناه بزرگیه! 

:(

ان شاءالله موفق باشین

سلام

آخی!

چه خانواده ی بی فکری!!! خب به بچشون کلید میدادن حداقل :/ 

چقدر شما معلم خوبی هستین :) خدا ان شاءالله حفظتون کنه برای بچه ها

سعید طوسی رو هم خیلی لعنت کنه که افکار آدما رو بهم ریخته اه

تهمت گناه بزرگیه! 

:(

ان شاءالله موفق باشین

سلام
ممنون از دعای خیر شما

سلام

وبلاگ ما را هم دنبال کنید

 

nojavanejam.blog.ir

وبلاگتون رو دنبال میکنم

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
لازمه ی مهدی یاور بودن ، مهدی باور بودن است.

جنگ تمام نشده است و دشمن از جبهه ی فرهنگ و رسانه ، به ایمان و غیرت و حیای مردم ایران حمله کرده است و جنگ امروز جنگ نرم فرهنگی است.

عرصه ی جهاد فرهنگی تشنه ی جهاد گران انقلابی با اخلاص است و از همه ی عاشقان شهادت درخواست میکنیم که آتش به اختیار وارد جبهه ی جهاد فرهنگی شوند تا با یاری یکدیگر و توکل بر خدا ، در این جنگ نابرابر فرهنگی و رسانه ای نیز بر دشمن غلبه کنیم.

از کوچه و محله خودتان شروع کنید...

بسم الله...
Designed By Erfan Powered by Bayan